۱۳۸۹ خرداد ۱۵, شنبه

هنر برای شُدن، نه برای هنر، -نه فقط هنر


اگر معماری که پسند دیگران را به پشیزی نمی خَرَد،و وجود هرگونه ستیزه جویی را از یاد برده است _، هم زمان با سکس،توامان در حال رهبری ارکستری باشد که ماهیچه های هر شنونده ای را به حرکت آورد، _ دست به آفرینش بزند، ... می شود، هنر... می شود. -و واقعیت این است که نمی دانم چه می شود...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر