۱۳۸۵ خرداد ۱۹, جمعه

سلول


--> -->
وقتی ایستاده ای
به جلو که می نگری
تنها دو گام به پیش
دیوار است

وقتی می خوابی
به پهلو که می نگری
دستت را دراز کنی
 دیوار است

اما از ترس تجاوزِ دوباره
هیچگاه به پشت سرت نمی نگری
سردی دیوار
دم به دم حقارت پناهگاهت را
به پشتت می کوبد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر