۱۳۸۷ اسفند ۲۷, سه‌شنبه

حق


در مهمانی خشم و انتقام
همچون ضیافت شما سواران تاریکی
مقامت بر رفیعترین کرسی خواهد بود
روزی که از گلهای لاله عطر باروت برخیزد
و به جای خورشید، آسمان در تسخیر ستارگان باشد
نام تو را فریاد خواهم کشید
بلند و رسا
همپایه ی خوانش مرگ افکن یک قیام
و به نام آهن و گندم
با طوفان کینه های فرو خفته
در لحظه ای هستی ات بر باد خواهد رفت
تو که ذره ای کوچک از نقاب زرین فریبی
بر چهره ی کریه هیولای بردگی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر