۱۳۸۴ مهر ۸, جمعه

شطحیات 6


هشت مهر هزار و سیصد و چند
ساعت یک و چهل و چهار دقیقه
قاعدتا شعر
باید که کلام فاخری باشد
یا چیزی که نمی دانم چه چیزی
پس چرا این نوشته
به گزارش یک عملیات شباهت دارد؟
اینتر بزن و برو
کون دق همه دنیا
از فخر تا فاخرش
گور پدر همه زیبایی ها
یا هر چیزی که نمی دانم چیست

کاش استالین
تنهایی بود از جنس ما
و ایمان داشت که هر جنگی را باید یک تنه برد
آنوقت شاید
دل نمی بست به رقیب

کاش استالین قانع نمی شد به برلین
تا فرانسه می رفت
و همه را از آنجا
_ از نرماندی _
به دریا می ریخت.

لعنت به همه فرانسوی ها!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر