۱۳۸۵ آبان ۲۲, دوشنبه

شهر من


به جای سرو سبز

در شهر من

از خاک تیره ی یخ زده چوبه های دار جوانه می زند

به جای ترکه ی معلمان

دست شهنه بر پشت کودکان زخم می زند

در شهر من

به جای سیلی حیا و آبرو

این تیغ شهنه است که صورت زنان با شرف را به خون سرخ می کند

به جای گریه ی کودکان برای نان

اشک مادران برای کشتگان به خاک می چکد

این شهر من و شماست

شهر دیوارها و حلقه های دار

شهر ترس و زجر

شهر سایه ی گرم مرگ و سلولهای سرد

شهر رو سیاهی از ننگ و ریش

شهر کشتگان گره کرده دست

شهر مردگانی که راه می روند

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر