« اكثريت عظيم روشنفكرانى كه مىشناسم در جستوجوى
چيزى نيستند و هيچ كارى نمىكنند و به درد كارى نمىخورند. همهشان بد تحصيل كردهاند،
به طور جدى مطالعه نمىكنند، دربارهى علوم فقط پر حرفى مىكنند، از هنر هم كم سر در
مىآورند. همهشان خودشان را مىگيرند و با قيافهى جدى، گندهگويى و فلسفهبافى مىكنند؛
حال آن كه پيش چشمشان كارگرها غذا ندارند و چهل نفرى در يك اتاق نامناسب مىخوابند،
توى ساس و تعفن و گند و رطوبت و ناپاكى اخلاقى مىلولند...
پر واضح است كه همهى حرفهاى قشنگمان
فقط براى آن است كه سر خودمان و ديگران شيره بماليم. »
مرا دست بسته می برند
پاسخحذفو بر چشم های من نیز
دستمال سیاهی می بندند
ولی مرا خوب یاد می آید
که بر کدام راه روان هستم
و بر کدام خاک گام بر می دارم
و مرا به کدام مهمانی می برند
و مرا خوابگاه
در کدام خانه خواهد بود بیژن جلالی