۱۳۹۲ شهریور ۲۰, چهارشنبه

«رکاوارن»





  
در آغوش گشوده‌ی تو می‌گذارم
ساز خوانندگی‌ام را،
پُتک معدنچیان و گاوآهن برزگران راو

به سادگی تمام، سپاسگزار توام
برای خاطر نورت.

با نسیم،
با نسیم علفزاران صدای تو نیز می‌ورزد
تا اعماق صحراها و دوردست‌های جنوب.

درخت بالندۀ آنهمه امید!
در دل خورشید زاده شدی.
میوه‌ات می‌رسد
و آواز سر می‌دهد تا حصول آزادی.
«رکاوارن»


ویکتور خارا

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر