۱۳۸۸ شهریور ۱۱, چهارشنبه

جمعه


بت کوچک امروز در معبد خطبه خواند:
به نام خدا و به نام بت بزرگ که جانشین خدا در زمین است
آنانکه بر بت بزرگ شوریدند در آتش جهنم اند
و آنانکه بر من تاختند چنان است که بر بت بزرگ شوریده اند
آنان که کاهنان کشته اند همگی زنده اند
و این مردگان بودند که کاهنانی که اکنون زنده اند را کشته اند
...
بت کوچک به نام بت بزرگ و به نام خدایش مردگان را نفرین کرد
دشمنانش را قاتل مردگان دانست
و به معجزه ای مردگان را زنده کرد و گفت:
حال هیچ کس از شما نمرده است همچنانکه تا کنون کسی از شما نمرده بود
بت بزرگ همچون همیشه خطبه خواند
و سپاهیان به وجد آمده اش بر زندگی او و مرگ دشمنانش تکبر کردند.

خورشید یکبار از شرم دروغ پنهان شد و باز بیرون آمد
و من همچنان چشم در چشم گورهای بی نام نشان سربازان بت پرستی با خود کلنجار می روم
آرامشی می خواهم تا خود را پیدا کنم
اما صدای خطبه خوانان مسلح اکنون دم به دم سکوت شهر انسان را می شکند
بر فراز برجهایی بلندتر از برج بابل فریاد می کشند:
کافران نترسیدند از خشم بت بزرگ؟
-
او که جسدهای سوخته ی دشمنانش را در کوره راه ها خوراک سگان کرد
کافران نترسیدند از جلال و جبروت بت بزرگ؟
-
او که جسد آماسیده ی دشمنانش را به میان چاه های آب رها کرد
نترسیدند از قدرت مطلق بت بزرگ ؟
-
او که بهشتیان باکره را بی بکارت به قعر جهانم روانه کرد

درود بر بت بزرگی که دشمنانش را فرصت توبه ای دوباره داد
درود بر لبان مهربان بت کوچک که بر دست و شانه ی بت بزرگ بوسه زد
خدا به مردگان دیگر فرصت بازگشت نداد
اما درهای رحمت بت بزرگ به روی اسیران سیاهچال های معبد باز است .

ناگاه به ید قدرتی آسمانی محشری دهان باز می کند
آنان که بر بت بزرگ شوریدند را با آلتهای مقدس باردار پاکی و نور می کنند
و توبه گران رقصان و با چشمهایی که به اشک آمرزیدگی نشسته است
سرود خوان و هلهله گر به میانه ی محشر رمانده میشوند
مومنان رو به سوی بت بزرگ می کنند و بت بزرگ دست به آسمان می برد
در میانه ی این مراسم مقدس ندایی از آسمان شنیده می شود
این معجزه ای است برای هدایت شما
تا مومنان شکاک ایمان دوباره آورند
و دوزخیان را درس عبرتی باشد از سرنوشت عصیان
امید است که آمرزیده شوید

۱ نظر: